به اندازه تاریخ بلدیه در این دوره پروژه ساختیم/ در ۱۲ سال گذشته نادر روزهایی اذان صبح در منزل ماندهام/ باغ کتاب نسل آینده را به سمت مهارت آموزی می برد
تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۸۹۳۸۷۹
شهردار تهران گفت: به اندازه کل تاریخ بلدیه در این دوره از مدیریت شهری، پروژه به بهره برداری رسید. به گزارش جهان نيوز، محمد باقر قالیباف طی سخنانی در آئین افتتاح باغ کتاب تهران، که در حال حاضر در اراضی گردشگری عباسآباد تهران در حال برگزاری است، اظهار داشت: در کشورمان مدیریت شهری عمدتاً مبتنی بر اختلال در وظایف برنامههای خود را انجام میدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قالیباف با اشاره به اینکه از دی 84 تاکنون که در شهرداری تهران توفیق خدمت یافتم، گفت: در اولین جلسه بیان برنامههایم در حضور اعضای شورای شهر تهران این موضوع را گفتم که به دنبال آن هستیم که در رویکرد فرهنگی و انسانی فعالیت کنیم.
شهردار تهران در ادامه به فعالیتهای انجام شده در 12 سال اخیر مدیریت شهری در تهران پرداخت و گفت: ما در شهر تهران میساختیم و خدمات ارائه میدادیم، ساختیم و در حوزههای مختلف سخت سازندگی کردیم.
وی تاکید کرد: امروز با اطمینان عرض میکنم که در دوره اخیر مدیریت شهری به میزان تاریخ بلدیه تهران سازندگی کردهایم و میتوان گفت این دهه تهران معاصر پایهگذاری شد. اتوبان، خیابان، پل، مترو و تونل، پارک، زبالهسوز و ترمینال، نمایشگاه بینالمللی، ورزشگاه و سالنهای متعدد ورزشی آبی و طوسی در تهران ساختهایم. ما در تهران باغ پرندگان و دریاچه خلیج فارس ساختیم.
قالیباف در ادامه با بیان اینکه خیلیها فکر میکردند ما در تهران فقط سازه میسازیم و حداکثر این سیاست را مدنظر داریم که برای فعالیتهای عمرانی در شهر تهران پیوست فرهنگی هم داشته باشیم، گفت: اشتباه میکردند، ما داشتیم برای ایدههای توسعههای فرهنگی و اجتماعی و کاهش مشکلات مردم و آگاهیسازی شهروندان پیوست عمرانی ایدههای اجتماعی و فرهنگیمان را محقق میکردیم.
در ادامه شهردار تهران گفت: از ابتدای فعالیت برنامه خود در دی سال 84 رویکردمان محله محوری بود. امروز بیش از 350 مرکز و سرایه محله در دل مناطق و مناطق محروم ساخته شده است. ما خانه فرهنگ و کتابخانه ساختیم، تعداد کتابخانهها را از 73 کتابخانه به 400 کتابخانه رساندیم. مسجد و حسینهساختیم، حوزههای علمیه ساختیم، فرهنگسرا، سینما و تئاتر ساختیم، تعداد سینماها و تعداد صندلیهای سینما بیشتر از کل تاریخ بلدیه تهران شده است.
وی در ادامه سخنان خود به موضوع فعالیتهای انجام شده برای یاری رسانی و ساماندهی به معتادان پرداخت و گفت: مددسراها، سامانسراها را ساختیم و بهترین مدارس را برای کودکان سال ایجاد کردیم که امروز بالاترین خلاقیتها را از این کودکان در مدارس رشد مشاهده میکنید. همچنین نزدیک به 40 مرکز بهاران را برای ساماندهی آسیبدیدگان از اعتیاد ایجاد کردیم و قریب به 100 مرکز کارآفرینی را برای کمک به بانوان سرپرست خانوار ایجاد کردیم.
در ادامه محمدباقر قالیباف شهردار تهران بر این نکته تاکید کرد که، ما ساختیم اما برای آن که انسان بسازیم و انسان نمیشود ساخت مگر آن که خودش بخواهد ساخته شود و باید اجازه دهیم انسان جان گیرد و رشد کند.
شهردار تهران در ادامه به انتقاد از وضعیت آموزش و پرورش کشور پرداخت و گفت: امروزه در حوزه آموزش و پرورش حدود 37 هزار میلیارد تومان هزینه میشود و 10 هزار میلیارد تومان هم بخش خصوصی در حوزه کلاسهای آموزشی و کنکور هزینه میکنند و در مجموع 47 هزار میلیارد تومان در حوزه آموزش و پرورش سرمایهگذاری میشود، 12 سال ذهن بچهها را از اطلاعات ضروری و غیر ضروری پر میکنیم و بعد بار سخت کنکور را پیش روی آنها میگذاریم تا این انباشتگی اطلاعات را در چند ساعت آزمون کنکور بر روی برگه بیاورند.
قالیباف محصول این نگاه در آموزش و پرورش را آمار بزرگ تحصیلکردگان بیکار دانست و گفت: امروز قشر تحصیلکرده بیشترین آمار بیکاری را دارد و در حوزه آموزش حداکثر افرادی تربیت میکنیم که در خوشبینانهترین حالت کارمند خوبی باشند. اما در باغ کتاب تهران به این سمت رفتهایم که کودکان و نوجوانان فضایی برای تمرکز و طرح سوالات خود و یافتن پاسخ برای سوالاتشان بیابند.
وی تاکید کرد: کودکی سوال و تلاش میخواهد، فضای باز و حوصله و پاسخگویی میطلبد و اینها امروز برای جامعه ما فراهم نیست.
شهردار تهرانبا بیان این که امروزه نزدیک به یک میلیون و یکصد هزار دانشآموز در تهران داریم، گفت: 200 هزار نفر از این دانش آموزان امکان ورود به این باغ کتاب را ندارند، این دانشآموزان حتی کرایه ماشین برای آمدن به این باغ کتاب را ندارند و لذا اگر این باغ درآمدی هم داشته باشد باید بدون نگاه اقتصاد به دانشآموزانی اختصاص یابد که حتی کرایه آمدن به این باغ را ندارند.
قالیباف با تاکید بر اینکه اجازه ندهیم فرصت این نسل، به حسرت آینده آنها تبدیل شود، گفت: من دهه چهلیهستم، امام راحل بارانی برما دهه چهلیها بارانید که ما هیچ فرصتمان از دست نرفت و این فرصت را امام، انقلاب و اندیشمندان و مبارزان این سرزمین به ما دادند.
وی افزود: تشکر این نعمت این است که در پیشگاه خدا و مردم با مدیریتهای غلط این فرصتها را دفن نکنیم و موظف هستیم این فرصتها را به نسل مظلوم امروز بدهیم.
شهردار تهران در بخش دیگری از سخنان خود گفت: باید صادقانه عرض کنم هرچند بضاعت ما کم بوده و جوابگوی شهروندان عزیز نبودهایم، اما خدا را شاهد میگیرم در قریب به 12 سال خدمت در شهرداری تهران نادر روزهایی اتفاق افتاد که اذان صبح در منزل مانده باشم و همواره تا پاسی از صبح به مردم خدمت میکردم و خدا را شاکرم که امروز در آخرین هفتههای مسئولیت و خدمتگزاری در شهرداری تهران در کنار شما اهالی فرهنگ و هنر قرار گرفتهام.
قالیباف در بخش پایانی سخنان خود با بیان آنکه باغ کتاب تهران متعلق به شماست، از مردم خواستار شد که با حضور خود و فرزندانشان در این باغ کتاب موجب بروز یک حرکت ماندگان فرهنگی شوند.
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۸۹۳۸۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سیوچهار دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در یک نگاه
مروری به ادوار مختلف نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، تاثیر وضعیت سیاسی و اجتماعی هر دوره را بر میزان استقبال مردم از این رویداد نشان میدهد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، هنوز آن فرش زرشکی پاخورده در خاطرم زنده است، سالن به سالن روی آن فرش راه رفتم تا شاعر محبوبم را در غرفه نگاه پیدا کنم. مجموعه اشعارش تازه منتشر شده بود؛ ۹۹۰ صفحه با بهای ۸ هزار تومان. او با احترام روی اولین صفحه سفید کتاب نوشت: «برای دختر نازنینم: شبنم.» امضا: سیدعلی صالحی. سال ۸۴ بود و هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب با این شعار: «درخت ایران ریشه در آبهای خلیجفارس دارد.» نسل من خاطرات اینچنینی از نمایشگاه بینالمللی کتاب زیاد دارد.
به خصوص آن دورهای که نمایشگاه در فضای سرسبز و خوش ِ محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران برگزار میشد. ازدحام علاقهمندان به کتاب در راهروهای سالنها، دیدار با نویسندههای محبوب، شلوغی غرفه ناشرانی که کتابهای چاپ اولشان را روی میز چیده بودند، خستگی چهره غرفهداران و ناشران که آمیخته با لبخند و خوشی بود و خستگی ما، خستگی شیرینِ ما از پس دهها هزار قدم پیادهروی میان کتابها، نویسندهها و شاعران و گپ زدنهای پرشر و شور درباره شعر، داستان، فرهنگ و سیاست.
سال ۸۶ گویی جادوی شور و اشتیاق نمایشگاه کتاب از بین رفت. دوره ریاست محمود احمدینژاد تازه آغاز و همزمان با آن چرخه سوخت هستهای کامل شده بود و تحریمها آغاز. وزیر فرهنگ و ارشاد وقت، محمدحسین صفارهرندی بود و طرح مبارزه با بدحجابی زمستان ِ قبل از هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب تصویب و اجرای آن آغاز شده بود. جامعه هنری زیر سایه سنگین از دست دادن پرویز یاحقی، بابک بیات و ناصر عبداللهی و شادی بازگشت محمدرضا لطفی بود. جامعه ادبی نیز هنوز در کشمکش اختلاف بر سر رمانهای محبوب پس از انقلاب بودند که وزارت ارشاد تابستان سال قبل منتشر کرده بود. فهرستی که در صدرش نام بامداد خمار و نویسندههایی مانند مرتضی مودبپور و فهیمه رحیمی به چشم میخورد. علاوه بر شرایط حاکم بر جامعه از منظر اجتماعی و سیاسی، جابهجایی محل برگزاری نمایشگاه نیز در ریزش بازدید از نمایشگاه اثرگذار بود. نمایشگاه کتاب این ریزش را حدود ۱۰ سال بعد در شهر آفتاب نیز تجربه کرد؛ سال ۱۳۹۵٫ سالی که علاوه بر ریزش بازدیدکنندگان، تعداد ناشران داخلی و خارجی نیز کاهش پیدا کرد.
دهه هشتاد
اگر دوباره به دهه هشتاد که با دوران اصلاحات آغاز و با دوران احمدینژاد پایان یافت، بازگردیم با سیر نزولی انتشار کتاب نیز مواجه خواهیم بود که بر کیفیت نمایشگاه کتاب به خصوص در نیمه دوم دهه هشتاد اثرگذار بود. از منظر نشر باید گفت ابتدای دوره ریاستجمهوری احمدینژاد، جهش ناگهانی آمار نشر شاید از دور حکایت از بهبود حال کتاب داشت، اما هنگامی که به آمار نگاه کنید، متوجه میشوید با تغییر دولت آمار نشر کتابهای مذهبی رشد چشمگیری داشته نه کتابهای حوزه ادبیات و فلسفه و علوم اجتماعی و آنچه در ادامه رخ داد و به نظر سیر نزولی میآید، تعدیل سیاستهای متاثر از مداخله دولت در نشر است؛ کاهش شمارگان کتابهای دینی و افزایش شمارگان کتابهای حوزه جامعهشناسی، فلسفه و ادبیات. هر چند میتوان تغییر فرهنگ مطالعه و ورود فناوریهای نوین به این حوزه را نیز دخیل دانست. برای دریافت اطلاعات دقیق از آمارها و تحلیل نشر این دوره میتوانید گزارشی که تحت عنوان «گزارش ملی فرهنگ حوزه نشر کتاب» برای پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تهیه شده و در سایت مرکز رصد فرهنگی کشور منتشر شده را مطالعه کنید.
دهه نود
برای نمایشگاه بینالمللی کتاب، دهه پر افت و خیزی بود. بیست و چهارمین دوره نمایشگاه کتاب در سال ۹۰ هنگامی که سیدمحمد حسینی وزیر ارشاد بود، به نظر موفقیت خوبی در برگزاری به دست آورد؛ افزایش حضور ناشران داخلی و خارجی و بیشترین تعداد کتابی که در نمایشگاه تا آن زمان و حتی پس از آن به نمایش گذاشته شد: حدود ۴۷۰ هزار عنوان کتاب. در همین دهه بود که نسیم مرعشی را با پاییز فصل آخر سال است و هرس شناختیم. قیدار و رهش را از رضا امیرخانی خواندیم و فریبا کلهر پنج اثرش یعنی شروع یک زن، پایان یک مرد، شوهر عزیز من، عاشقانه و مردی از آنادانا را منتشر کرد. از گلی ترقی دو کتاب جدید خواندیم؛ فرصت دوباره و بازگشت. ناهید طباطبایی، سور شبانه را روانه بازار کرد و محمود دولتآبادی به مناسبت ۸۰ سالگی کتاب اسبها، اسبها از کنار یکدیگر را نوشت و چاپ کرد. محمدرضا بایرامی بالاخره مجوز مردگان باغ سبز را گرفت و لمیزرع را منتشر کرد. از مهدی یزدانیخرم، خون خورده، سرخ سفید و من منچستر یونایتد را دوست دارم وارد بازار شد.
رضا جولایی، برکههای باد، یک پرونده کهنه، شکوفههای عناب، پاییز ۳۲ و ماه غمگین، ماه سرخ را منتشر کرد. از فرهاد کشوری مردگان جزیره موریس، سرود مردگان، دست نوشتهها، صدای سروش و کشتی توفانزده را خواندیم. از منیرالدین بیروتی، بحر و نهر، آرام در سایه و ماهو، از ابوتراب خسروی، ملکان عذاب را و آواز پر جبرییل، از مصطفی مستور سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگار، بهترین شکل ممکن، عشق و چیزهای دیگر، از زندهیادیعقوب یادعلی آداب دنیا و آمرزش زمینی و متغیر منصور، از محمود حسینیزاد این برف کی آمده، آسمان، کیپ ابر، بیست زخم کاری، از جواد مجابی گفتن در عین نگفتن و ایالت نیست در جهان، از حسین سناپور، مخلوقات غریب و دیگر کتابها… ما دهه نود را اینطور سر کردیم و ۹ دوره نمایشگاه کتاب در این دهه برای ما هر سال بیرونقتر شد؛ چه در زمان وزارت سیدمحمد حسینی، چه در زمان وزارت علی جنتی، چه دوران سیدعباس صالحی یا وزارت کوتاه سیدرضا صالحیامیری.
دهه نود را کرونا تمام کرد. نمایشگاه کتاب نیز مانند بسیاری از رویدادهای دیگر تحت تاثیر بیماری همهگیر که روزها و روزها، آمار مرگ و میرش ما را به وحشت میانداخت، معلق شد. بعد از دو سال غیبت (۱۳۹۹ و ۱۴۰۰) نمایشگاه کتاب تهران با شعار «با کتاب سلامتیم» به مصلی بازگشت. اما برای بازگرداندن ناشران و بازدیدکنندگان نیاز به زمان داشت. پارسال که میتوانست فرصت طلایی برای بازگرداندن آن اشتیاق گم شده برای نمایشگاه کتاب باشد، مسائلی دیگر دخیل شد برای بیمیلی برخی ناشران و بخشی از مردم نسبت به حضور در نمایشگاه. برخی آن را تحریم نمایشگاه نام نهادند، عدهای تکذیب کردند، بعضی از مسوولان اعلام کردند مشکلات خود ناشران باعث شده حضور پیدا نکنند و «تحریم» واژه دشمن است… هر چند در مقابل ناشرانی که شرکت نکردند، ناشرانی نیز به نمایشگاه پیوستند که آمارها را افزایش دادند. سال گذشته یکی از پرحاشیهترین نمایشگاههای کتاب را پشت سر گذاشتیم؛ نمایشگاهی با چند پرونده تخلف، چندین تذکر، خبر پلمب و… حالا این روزها به استقبال سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب میرویم که با شعار «بخوانیم و بسازیم» از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشت ماه برگزار میشود.
مرور جدول زیر کمک میکند بتوانیم بینشی نسبت به سیری که نمایشگاه کتاب در این سی و پنج دوره داشته به دست آوریم و اگر هر فراز و فرودش را با شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دورانش بسنجیم، تحلیلی از تاثیر وضعیت جامعه بر این نمایشگاه خواهیم داشت.